جواب کارگاه متن پژوهی درس18فارسی12
◄قلمرو زبانی:
۱- واژه صحیفه را از نظر کارکرد معنایی بررسی کنید.
صحیفه در معنای کتاب، نامه و ورق، دفتر به کار میرود. در این درس به معنای کتاب است.
۲- متن درس را از نظر حذف فعل بررسی کنید و نوع حذفها را بنویسید.
رج سوم حذف به قرینۀ لفظی: چه حرف تازهای برای نوشتن [مانده است]. / رج ششم حذف به قرینۀ لفظی: و من از آن تو [هستم].
◄قلمرو ادبی:
۱- دو نمونه آرایۀ تشخیص در متن درس بیابید.
رج دوم: جان صادق من آن را برای تو ترسیم نکرده باشد؟ / رج هشتم: عشق جاودانی معشوق را جوان میبیند.
رج پایانی: همانجا که شاید اینک دست زمان و صورت ظاهرش، مرده نشانش بدهند.
۲- در متن، نمونهای از استفهام انکاری مشخص کنید.
چه حرف تازهای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازهای برای نوشتن؟
◄قلمرو فکری:
۱- شکسپیر برای عشق جاودانی، چه ویژگیهایی را برمیشمارد؟
عشق جاودانی وصف ناپذیر و نانوشتنی است، دلبر نیز همیشه جوان و دوست داشتنی است؛ دلشده راستین ظاهربین نیست و همیشه به دلبرش عشق میورزد. سخنور همیشه از عشق میگوید و این موضوع هیچ گاه برایش کهنه نمیشود.
۲- در سطرهای زیر بر چه نکتهای تاکید شده است؟
چه حرف تازهای برای گفتن مانده است یا چه چیز تازهای برای نوشتن که / بتواند عشق مرا یا سجایای ارزشمند تو را بازگو کند.
عشق در قالب واژهها نمیگنجد؛ بی پایان و بسیار والاست و به زبان نمیآید. دلبر من نیز بسیار ارزشمند و وصف ناشدنی است.
۳- مضمون بیت زیر از کدام بخش از سروده شکسپیر قابل دریافت است؟
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب / کز هر زبان که میشنوم نامکرر است
بازگردانی: غم عشق یک داستان بیشتر نیست؛ ولی جای شگفتی است که از هر زبانی درباره عشق میشنوم تکراری نیست.
حافظ به نامکرر و نو بودن سخن عشق نمونش دارد و شکسپیر هم در قسمتی از غزلواره اش از عشق گفتن را کهنه نمیشمارد و بازگفت آن را همواره تازه میداند. این پیام، در بخش زیر نیز یافت میشود:
هر روز باید ذکری واحد را مکرر بخوانم/ و آن چه را قدیمی است قدیمی ندانم که تو از آن منی و من از آن تو / درست مانند نخستین باری که نام زیبای تو را تلاوت کردم.